English    Türkçe    فارسی   

3
3518-3527

  • جفت او دیدش بگفتا وا حرب ** پس بلالش گفت نه نه وا طرب
  • تا کنون اندر حرب بودم ز زیست ** تو چه دانی مرگ چون عیشست و چیست
  • این همی گفت و رخش در عین گفت ** نرگس و گلبرگ و لاله می‌شکفت 3520
  • تاب رو و چشم پر انوار او ** می گواهی داد بر گفتار او
  • هر سیه دل می سیه دیدی ورا ** مردم دیده سیاه آمد چرا
  • مردم نادیده باشد رو سیاه ** مردم دیده بود مرآت ماه
  • خود کی بیند مردم دیده‌ی ترا ** در جهان جز مردم دیده‌فزا
  • چون به غیر مردم دیده‌ش ندید ** پس به غیر او کی در رنگش رسید 3525
  • پس جز او جمله مقلد آمدند ** در صفات مردم دیده بلند
  • گفت جفتش الفراق ای خوش‌خصال ** گفت نه نه الوصالست الوصال