English    Türkçe    فارسی   

3
3533-3542

  • گفت ویران گشت این خانه دریغ ** گفت اندر مه نگر منگر به میغ
  • کرد ویران تا کند معمورتر ** قومم انبه بود و خانه مختصر
  • حکمت ویران شدن تن به مرگ
  • من چو آدم بودم اول حبس کرب ** پر شد اکنون نسل جانم شرق و غرب 3535
  • من گدا بودم درین خانه چو چاه ** شاه گشتم قصر باید بهر شاه
  • قصرها خود مر شهان را مانسست ** مرده را خانه و مکان گوری بسست
  • انبیا را تنگ آمد این جهان ** چون شهان رفتند اندر لامکان
  • مردگان را این جهان بنمود فر ** ظاهرش زفت و به معنی تنگ بر
  • گر نبودی تنگ این افغان ز چیست ** چون دو تا شد هر که در وی بیش زیست 3540
  • در زمان خواب چون آزاد شد ** زان مکان بنگر که جان چون شاد شد
  • ظالم از ظلم طبیعت باز رست ** مرد زندانی ز فکر حبس جست