English    Türkçe    فارسی   

3
3573-3582

  • رو سپید از قوت بلغم بود ** باشد از سودا که رو ادهم بود
  • در حقیقت خالق آثار اوست ** لیک جز علت نبیند اهل پوست
  • مغز کو از پوستها آواره نیست ** از طبیب و علت او را چاره نیست 3575
  • چون دوم بار آدمی‌زاده بزاد ** پای خود بر فرق علتها نهاد
  • علت اولی نباشد دین او ** علت جزوی ندارد کین او
  • می‌پرد چون آفتاب اندر افق ** با عروس صدق و صورت چون تتق
  • بلک بیرون از افق وز چرخها ** بی مکان باشد چو ارواح و نهی
  • بل عقول ماست سایه‌های او ** می‌فتد چون سایه‌ها در پای او 3580
  • مجتهد هر گه که باشد نص‌شناس ** اندر آن صورت نیندیشد قیاس
  • چون نیابد نص اندر صورتی ** از قیاس آنجا نماید عبرتی
  • تشبیه نص با قیاس