English    Türkçe    فارسی   

3
3646-3655

  • راست‌گو دانیش تو از روی وصف ** گرچه ماهیت نشد از نوح کشف
  • ور بگویی من چه دانم نوح را ** همچو اویی داند او را ای فتی
  • مور لنگم من چه دانم فیل را ** پشه‌ای کی داند اسرافیل را
  • این سخن هم راستست از روی آن ** که بماهیت ندانیش ای فلان
  • عجز از ادراک ماهیت عمو ** حالت عامه بود مطلق مگو 3650
  • زانک ماهیات و سر سر آن ** پیش چشم کاملان باشد عیان
  • در وجود از سر حق و ذات او ** دورتر از فهم و استبصار کو
  • چونک آن مخفی نماند از محرمان ** ذات و وصفی چیست کان ماند نهان
  • عقل بحثی گوید این دورست و گو ** بی ز تاویل محالی کم شنو
  • قطب گوید مر ترا ای سست‌حال ** آنچ فوق حال تست آید محال 3655