English    Türkçe    فارسی   

3
3958-3967

  • کی بود او را درین خوف و حزن ** آرزوی از قفص بیرون شدن
  • او همی‌خواهد کزین ناخوش حصص ** صد قفص باشد بگرد این قفص
  • عشق جالینوس برین حیات دنیا بود کی هنر او همینجا بکار می‌آید هنری نورزیده است کی در آن بازار بکار آید آنجا خود را به عوام یکسان می‌بیند
  • آنچنانک گفت جالینوس راد ** از هوای این جهان و از مراد 3960
  • راضیم کز من بماند نیم جان ** که ز کون استری بینم جهان
  • گربه می‌بیند بگرد خود قطار ** مرغش آیس گشته بودست از مطار
  • یا عدم دیدست غیر این جهان ** در عدم نادیده او حشری نهان
  • چون جنین کش می‌کشد بیرون کرم ** می‌گریزد او سپس سوی شکم
  • لطف رویش سوی مصدر می‌کند ** او مقر در پشت مادر می‌کند 3965
  • که اگر بیرون فتم زین شهر و کام ** ای عجب بینم بدیده این مقام
  • یا دری بودی در آن شهر وخم ** که نظاره کردمی اندر رحم