English    Türkçe    فارسی   

3
4005-4014

  • وقت لاف غزو مستان کف کنند ** وقت جوش جنگ چون کف بی‌فنند 4005
  • وقت ذکر غزو شمشیرش دراز ** وقت کر و فر تیغش چون پیاز
  • وقت اندیشه دل او زخم‌جو ** پس به یک سوزن تهی شد خیک او
  • من عجب دارم ز جویای صفا ** کو رمد در وقت صیقل از جفا
  • عشق چون دعوی جفا دیدن گواه ** چون گواهت نیست شد دعوی تباه
  • چون گواهت خواهد این قاضی مرنج ** بوسه ده بر مار تا یابی تو گنج 4010
  • آن جفا با تو نباشد ای پسر ** بلک با وصف بدی اندر تو در
  • بر نمد چوبی که آن را مرد زد ** بر نمد آن را نزد بر گرد زد
  • گر بزد مر اسپ را آن کینه کش ** آن نزد بر اسپ زد بر سکسکش
  • تا ز سکسک وا رهد خوش‌پی شود ** شیره را زندان کنی تا می‌شود