English    Türkçe    فارسی   

3
4020-4029

  • لاف و غره‌ی ژاژخا را کم شنو ** با چنینها در صف هیجا مرو 4020
  • زانک زاد و کم خبالا گفت حق ** کز رفاق سست برگردان ورق
  • که گر ایشان با شما همره شوند ** غازیان بی‌مغز همچون که شوند
  • خویشتن را با شما هم‌صف کنند ** پس گریزند و دل صف بشکنند
  • پس سپاهی اندکی بی این نفر ** به که با اهل نفاق آید حشر
  • هست بادام کم خوش بیخته ** به ز بسیاری به تلخ آمیخته 4025
  • تلخ و شیرین در ژغاژغ یک شی‌اند ** نقص از آن افتاد که همدل نیند
  • گبر ترسان دل بود کو از گمان ** می‌زید در شک ز حال آن جهان
  • می‌رود در ره نداند منزلی ** گام ترسان می‌نهد اعمی دلی
  • چون نداند ره مسافر چون رود ** با ترددها و دل پرخون رود