English    Türkçe    فارسی   

3
4050-4059

  • سینه‌اش را کوفت شیطان و گریخت ** خون آن بیچارگان زین مکر ریخت 4050
  • چونک ویران کرد چندین عالم او ** پس بگفت این بری منکم
  • کوفت اندر سینه‌اش انداختش ** پس گریزان شد چو هیبت تاختش
  • نفس و شیطان هر دو یک تن بوده‌اند ** در دو صورت خویش را بنموده‌اند
  • چون فرشته و عقل کایشان یک بدند ** بهر حکمتهاش دو صورت شدند
  • دشمنی داری چنین در سر خویش ** مانع عقلست و خصم جان و کیش 4055
  • یکنفس حمله کند چون سوسمار ** پس بسوراخی گریزد در فرار
  • در دل او سوراخها دارد کنون ** سر ز هر سوراخ می‌آرد برون
  • نام پنهان گشتن دیو از نفوس ** واندر آن سوراخ رفتن شد خنوس
  • که خنوسش چون خنوس قنفذست ** چون سر قنفذ ورا آمد شذست