English    Türkçe    فارسی   

3
4135-4144

  • بر دلم زد تیر و سوداییم کرد ** عاشق شکر و شکرخاییم کرد 4135
  • عاشق آنم که هر آن آن اوست ** عقل و جان جاندار یک مرجان اوست
  • من نلافم ور بلافم همچو آب ** نیست در آتش‌کشی‌ام اضطراب
  • چون بدزدم چون حفیظ مخزن اوست ** چون نباشم سخت‌رو پشت من اوست
  • هر که از خورشید باشد پشت گرم ** سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم
  • همچو روی آفتاب بی‌حذر ** گشت رویش خصم‌سوز و پرده‌در 4140
  • هر پیمبر سخت‌رو بد در جهان ** یکسواره کوفت بر جیش شهان
  • رو نگردانید از ترس و غمی ** یک‌تنه تنها بزد بر عالمی
  • سنگ باشد سخت‌رو و چشم‌شوخ ** او نترسد از جهان پر کلوخ
  • کان کلوخ از خشت‌زن یک‌لخت شد ** سنگ از صنع خدایی سخت شد