English    Türkçe    فارسی   

3
4146-4155

  • کلکم راع نبی چون راعیست ** خلق مانند رمه او ساعیست
  • از رمه چوپان نترسد در نبرد ** لیکشان حافظ بود از گرم و سرد
  • گر زند بانگی ز قهر او بر رمه ** دان ز مهرست آن که دارد بر همه
  • هر زمان گوید به گوشم بخت نو ** که ترا غمگین کنم غمگین مشو
  • من ترا غمگین و گریان زان کنم ** تا کت از چشم بدان پنهان کنم 4150
  • تلخ گردانم ز غمها خوی تو ** تا بگردد چشم بد از روی تو
  • نه تو صیادی و جویای منی ** بنده و افکنده‌ی رای منی
  • حیله اندیشی که در من در رسی ** در فراق و جستن من بی‌کسی
  • چاره می‌جوید پی من درد تو ** می‌شنودم دوش آه سرد تو
  • من توانم هم که بی این انتظار ** ره دهم بنمایمت راه گذار 4155