English    Türkçe    فارسی   

3
4196-4205

  • سگ شکاری نیست او را طوق نیست ** خام و ناجوشیده جز بی‌ذوق نیست
  • گفت نخود چون چنینست ای ستی ** خوش بجوشم یاریم ده راستی
  • تو درین جوشش چو معمار منی ** کفچلیزم زن که بس خوش می‌زنی
  • همچو پیلم بر سرم زن زخم و داغ ** تا نبینم خواب هندستان و باغ
  • تا که خود را در دهم در جوش من ** تا رهی یابم در آن آغوش من 4200
  • زانک انسان در غنا طاغی شود ** همچو پیل خواب‌بین یاغی شود
  • پیل چون در خواب بیند هند را ** پیلبان را نشنود آرد دغا
  • عذر گفتن کدبانو با نخود و حکمت در جوش داشتن کدبانو نخود را
  • آن ستی گوید ورا که پیش ازین ** من چو تو بودم ز اجزای زمین
  • چون بنوشیدم جهاد آذری ** پس پذیرا گشتم و اندر خوری
  • مدتی جوشیده‌ام اندر زمن ** مدتی دیگر درون دیگ تن 4205