English    Türkçe    فارسی   

3
4432-4441

  • حکمت حق مانع آید زین عجل ** جمعشان دارد بصحت تا اجل
  • گوید ای اجزا اجل مشهود نیست ** پر زدن پیش از اجلتان سود نیست
  • چونک هر جزوی بجوید ارتفاق ** چون بود جان غریب اندر فراق
  • منجذب شدن جان نیز به عالم ارواح و تقاضای او و میل او به مقر خود و منقطع شدن از اجزای اجسام کی هم کنده‌ی پای باز روح‌اند
  • گوید ای اجزای پست فرشیم ** غربت من تلختر من عرشیم 4435
  • میل تن در سبزه و آب روان ** زان بود که اصل او آمد از آن
  • میل جان اندر حیات و در حی است ** زانک جان لامکان اصل وی است
  • میل جان در حکمتست و در علوم ** میل تن در باغ و راغست و کروم
  • میل جان اندر ترقی و شرف ** میل تن در کسب و اسباب علف
  • میل و عشق آن شرف هم سوی جان ** زین یحب را و یحبون را بدان 4440
  • حاصل آنک هر که او طالب بود ** جان مطلوبش درو راغب بود