English    Türkçe    فارسی   

3
4475-4484

  • تا همی خایید هر یک از غضب ** بر رسول صدق دندانها و لب 4475
  • زهره نه با آن غضب که دم زنند ** زانک در زنجیر قهر ده‌منند
  • می‌کشاندشان موکل سوی شهر ** می‌برد از کافرستانشان به قهر
  • نه فدایی می‌ستاند نه زری ** نه شفاعت می‌رسد از سروری
  • رحمت عالم همی‌گویند و او ** عالمی را می‌برد حلق و گلو
  • با هزار انکار می‌رفتند راه ** زیر لب طعنه‌زنان بر کار شاه 4480
  • چاره‌ها کردیم و اینجا چاره نیست ** خود دل این مرد کم از خاره نیست
  • ما هزاران مرد شیر الپ ارسلان ** با دو سه عریان سست نیم‌جان
  • این چنین درمانده‌ایم از کژرویست ** یا ز اخترهاست یا خود جادویست
  • بخت ما را بر درید آن بخت او ** تخت ما شد سرنگون از تخت او