English    Türkçe    فارسی   

3
4535-4544

  • پس رسول آن گفتشان را فهم کرد ** گفت آن خنده نبودم از نبرد 4535
  • مرده‌اند ایشان و پوسیده‌ی فنا ** مرده کشتن نیست مردی پیش ما
  • خود کیند ایشان که مه گردد شکاف ** چونک من پا بفشرم اندر مصاف
  • آنگهی کزاد بودیت و مکین ** مر شما را بسته می‌دیدم چنین
  • ای بنازیده به ملک و خاندان ** نزد عاقل اشتری بر ناودان
  • نقش تن را تا فتاد از بام طشت ** پیش چشمم کل آت آت گشت 4540
  • بنگرم در غوره می بینم عیان ** بنگرم در نیست شی بینم عیان
  • بنگرم سر عالمی بینم نهان ** آدم و حوا نرسته از جهان
  • مر شما را وقت ذرات الست ** دیده‌ام پا بسته و منکوس و پست
  • از حدوث آسمان بی عمد ** آنچ دانسته بدم افزون نشد