English    Türkçe    فارسی   

3
4598-4607

  • گر محب حق بود لغیره ** کی ینال دائما من خیره
  • یا محب حق بود لعینه ** لاسواه خائفا من بینه
  • هر دو را این جست و جوها زان سریست ** این گرفتاری دل زان دلبریست 4600
  • جذب معشوق عاشق را من حیث لا یعمله العاشق و لا یرجوه و لا یخطر بباله و لا یظهر من ذلک الجذب اثر فی العاشق الا الخوف الممزوج بالیاس مع دوام الطلب
  • آمدیم اینجا که در صدر جهان ** گر نبودی جذب آن عاشق نهان
  • ناشکیباکی بدی او از فراق ** کی دوان باز آمدی سوی وثاق
  • میل معشوقان نهانست و ستیر ** میل عاشق با دو صد طبل و نفیر
  • یک حکایت هست اینجا ز اعتبار ** لیک عاجز شد بخاری ز انتظار
  • ترک آن کردیم کو در جست و جوست ** تاکه پیش از مرگ بیند روی دوست 4605
  • تا رهد از مرگ تا یابد نجات ** زانک دید دوستست آب حیات
  • هر که دید او نباشد دفع مرگ ** دوست نبود که نه میوه‌ستش نه برگ