English    Türkçe    فارسی   

3
604-613

  • در چنان روی خبیث عاصیه ** گفت یزدان نسفعن بالناصیه
  • چون بپرسیدند و خانه‌ش یافتند ** همچو خویشان سوی در بشتافتند 605
  • در فرو بستند اهل خانه‌اش ** خواجه شد زین کژروی دیوانه‌وش
  • لیک هنگام درشتی هم نبود ** چون در افتادی بچه تیزی چه سود
  • بر درش ماندند ایشان پنج روز ** شب بسرما روز خود خورشیدسوز
  • نه ز غفلت بود ماندن نه خری ** بلک بود از اضطرار و بی‌خری
  • با لیمان بسته نیکان ز اضطرار ** شیر مرداری خورد از جوع زار 610
  • او همی‌دیدش همی‌کردش سلام ** که فلانم من مرا اینست نام
  • گفت باشد من چه دانم تو کیی ** یا پلیدی یا قرین پاکیی
  • گفت این دم با قیامت شد شبیه ** تا برادر شد یفر من اخیه