English    Türkçe    فارسی   

3
706-715

  • لیک قربی هست با زر شید را ** که از آن آگه نباشد بید را
  • شاخ خشک و تر قریب آفتاب ** آفتاب از هر دو کی دارد حجاب
  • لیک کو آن قربت شاخ طری ** که ثمار پخته از وی می‌خوری
  • شاخ خشک از قربت آن آفتاب ** غیر زوتر خشک گشتن گو بیاب
  • آنچنان مستی مباش ای بی‌خرد ** که به عقل آید پشیمانی خورد 710
  • بلک از آن مستان که چون می می‌خورند ** عقلهای پخته حسرت می‌برند
  • ای گرفته همچو گربه موش پیر ** گر از آن می شیرگیری شیر گیر
  • ای بخورده از خیالی جام هیچ ** همچو مستان حقایق بر مپیچ
  • می‌فتی این سو و آن سو مست‌وار ** ای تو این سو نیستت زان سو گذار
  • گر بدان سو راه یابی بعد از آن ** گه بدین سو گه بدان سو سر فشان 715