English    Türkçe    فارسی   

3
726-735

  • از نشاط از ما کرانه کرده‌ای ** این تکبر از کجا آورده‌ای
  • یک شغالی پیش او شد کای فلان ** شید کردی یا شدی از خوش‌دلان
  • شید کردی تا به منبر بر جهی ** تا ز لاف این خلق را حسرت دهی
  • بس بکوشیدی ندیدی گرمیی ** پس ز شید آورده‌ای بی‌شرمیی
  • گرمی آن اولیا و انبیاست ** باز بی‌شرمی پناه هر دغاست 730
  • که التفات خلق سوی خود کشند ** که خوشیم و از درون بس ناخوشند
  • چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خورده‌ام و چنان
  • پوست دنبه یافت شخصی مستهان ** هر صباحی چرب کردی سبلتان
  • در میان منعمان رفتی که من ** لوت چربی خورده‌ام در انجمن
  • دست بر سبلت نهادی در نوید ** رمز یعنی سوی سبلت بنگرید
  • کین گواه صدق گفتار منست ** وین نشان چرب و شیرین خوردنست 735