English    Türkçe    فارسی   

3
79-88

  • اولیا اطفال حق‌اند ای پسر ** غایبی و حاضری بس با خبر
  • غایبی مندیش از نقصانشان ** کو کشد کین از برای جانشان 80
  • گفت اطفال من‌اند این اولیا ** در غریبی فرد از کار و کیا
  • از برای امتحان خوار و یتیم ** لیک اندر سر منم یار و ندیم
  • پشت‌دار جمله عصمتهای من ** گوییا هستند خود اجزای من
  • هان و هان این دلق‌پوشان من‌اند ** صد هزار اندر هزار و یک تن‌اند
  • ورنه کی کردی به یک چوبی هنر ** موسیی فرعون را زیر و زبر 85
  • ورنه کی کردی به یک نفرین بد ** نوح شرق و غرب را غرقاب خود
  • بر نکندی یک دعای لوط راد ** جمله شهرستانشان را بی مراد
  • گشت شهرستان چون فردوسشان ** دجله‌ی آب سیه رو بین نشان