English    Türkçe    فارسی   

3
809-818

  • تا علف چیند ببیند ناگهان ** بازیی دیگر ز حکم آسمان
  • بر کهی دیگر بر اندازد نظر ** ماده بز بیند بر آن کوه دگر 810
  • چشم او تاریک گردد در زمان ** بر جهد سرمست زین که تا بدان
  • آنچنان نزدیک بنماید ورا ** که دویدن گرد بالوعه‌ی سرا
  • آن هزاران گز دو گز بنمایدش ** تا ز مستی میل جستن آیدش
  • چونک بجهد در فتد اندر میان ** در میان هر دو کوه بی امان
  • او ز صیادان به که بگریخته ** خود پناهش خون او را ریخته 815
  • شسته صیادان میان آن دو کوه ** انتظار این قضای با شکوه
  • باشد اغلب صید این بز همچنین ** ورنه چالاکست و چست و خصم‌بین
  • رستم ارچه با سر و سبلت بود ** دام پاگیرش یقین شهوت بود