English    Türkçe    فارسی   

3
83-92

  • پشت‌دار جمله عصمتهای من ** گوییا هستند خود اجزای من
  • هان و هان این دلق‌پوشان من‌اند ** صد هزار اندر هزار و یک تن‌اند
  • ورنه کی کردی به یک چوبی هنر ** موسیی فرعون را زیر و زبر 85
  • ورنه کی کردی به یک نفرین بد ** نوح شرق و غرب را غرقاب خود
  • بر نکندی یک دعای لوط راد ** جمله شهرستانشان را بی مراد
  • گشت شهرستان چون فردوسشان ** دجله‌ی آب سیه رو بین نشان
  • سوی شامست این نشان و این خبر ** در ره قدسش ببینی در گذر
  • صد هزاران ز انبیای حق‌پرست ** خود بهر قرنی سیاستها بدست 90
  • گر بگویم وین بیان افزون شود ** خود جگر چه بود که کهها خون شود
  • خون شود کهها و باز آن بفسرد ** تو نبینی خون شدن کوری و رد