English    Türkçe    فارسی   

3
833-842

  • جمله‌ی راه استخوان و موی و پی ** بس که تیغ قهر لاشی کرد شی
  • گفت حق که بندگان جفت عون ** بر زمین آهسته می‌رانند و هون
  • پا برهنه چون رود در خارزار ** جز بوقفه و فکرت و پرهیزگار 835
  • این قضا می‌گفت لیکن گوششان ** بسته بود اندر حجاب جوششان
  • چشمها و گوشها را بسته‌اند ** جز مر آنها را که از خود رسته‌اند
  • جز عنایت که گشاید چشم را ** جز محبت که نشاند خشم را
  • جهد بی توفیق خود کس را مباد ** در جهان والله اعلم بالسداد
  • قصه‌ی خواب دیدن فرعون آمدن موسی را علیه السلام و تدارک اندیشیدن
  • جهد فرعونی چو بی توفیق بود ** هرچه او می‌دوخت آن تفتیق بود 840
  • از منجم بود در حکمش هزار ** وز معبر نیز و ساحر بی‌شمار
  • مقدم موسی نمودندش بخواب ** که کند فرعون و ملکش را خراب