English    Türkçe    فارسی   

3
867-876

  • پس بجوشیدند اسرائیلیان ** از پگه تا جانب میدان دوان
  • چون بحیلتشان به میدان برد او ** روی خود ننمودشان بس تازه‌رو
  • کرد دلداری و بخششها بداد ** هم عطا هم وعده‌ها کرد آن قباد
  • بعد از آن گفت از برای جانتان ** جمله در میدان بخسپید امشبان 870
  • پاسخش دادند که خدمت کنیم ** گر تو خواهی یک مه اینجا ساکنیم
  • بازگشتن فرعون از میدان به شهر شاد بتفریق بنی اسرائیل از زنانشان در شب حمل
  • شه شبانگه باز آمد شادمان ** کامشبان حملست و دورند از زنان
  • خازنش عمران هم اندر خدمتش ** هم به شهر آمد قرین صحبتش
  • گفت ای عمران برین در خسپ تو ** هین مرو سوی زن و صحبت مجو
  • گفت خسپم هم برین درگاه تو ** هیچ نندیشم بجز دلخواه تو 875
  • بود عمران هم ز اسرائیلیان ** لیک مر فرعون را دل بود و جان