English    Türkçe    فارسی   

4
1018-1027

  • شد زمین و آسمان خندان و شاد ** کین چنین شاهی ز ما دو جفت زاد
  • می‌شکافد آسمان از شادیش ** خاک چون سوسن شده ز آزادیش
  • ظاهرت با باطنت ای خاک خوش ** چونک در جنگ‌اند و اندر کش‌مکش 1020
  • هر که با خود بهر حق باشد به جنگ ** تا شود معنیش خصم بو و رنگ
  • ظلمتش با نور او شد در قتال ** آفتاب جانش را نبود زوال
  • هر که کوشد بهر ما در امتحان ** پشت زیر پایش آرد آسمان
  • ظاهرت از تیرگی افغان کنان ** باطن تو گلستان در گلستان
  • قاصد او چون صوفیان روترش ** تا نیامیزند با هر نورکش 1025
  • عارفان روترش چون خارپشت ** عیش پنهان کرده در خار درشت
  • باغ پنهان گرد باغ آن خار فاش ** کای عدوی دزد زین در دور باش