English    Türkçe    فارسی   

4
1080-1089

  • ریش‌خندی کرده‌اند آن منکران ** بر مثلها و بیان ذاکران 1080
  • تو اگر خواهی بکن هم ریش‌خند ** چند خواهی زیست ای مردار چند
  • شاد باشید ای محبان در نیاز ** بر همین در که شود امروز باز
  • هر حویجی باشدش کردی دگر ** در میان باغ از سیر و کبر
  • هر یکی با جنس خود در کرد خود ** از برای پختگی نم می‌خورد
  • تو که کرد زعفرانی زعفران ** باش و آمیزش مکن با دیگران 1085
  • آب می‌خور زعفرانا تا رسی ** زعفرانی اندر آن حلوا رسی
  • در مکن در کرد شلغم پوز خویش ** که نگردد با تو او هم‌طبع و کیش
  • تو بکردی او بکردی مودعه ** زانک ارض الله آمد واسعه
  • خاصه آن ارضی که از پهناوری ** در سفر گم می‌شود دیو و پری