English    Türkçe    فارسی   

4
1282-1291

  • کردمی من شرح این بس جان‌فزا ** گر نبودی غیرت و رشک خدا
  • هم قناعت کن تو بپذیر این قدر ** تا بگویم شرح این وقتی دگر
  • نام خود کرده سلیمان نبی ** روی‌پوشی می‌کند بر هر صبی
  • در گذر از صورت و از نام خیز ** از لقب وز نام در معنی گریز 1285
  • پس بپرس از حد او وز فعل او ** در میان حد و فعل او را بجو
  • درآمدن سلیمان علیه‌السلام هر روز در مسجد اقصی بعد از تمام شدن جهت عبادت و ارشاد عابدان و معتکفان و رستن عقاقیر در مسجد
  • هر صباحی چون سلیمان آمدی ** خاضع اندر مسجد اقصی شدی
  • نوگیاهی رسته دیدی اندرو ** پس بگفتی نام و نفع خود بگو
  • تو چه دارویی چیی نامت چیست ** تو زیان کی و نفعت بر کیست
  • پس بگفتی هر گیاهی فعل و نام ** که من آن را جانم و این را حمام 1290
  • من مرین را زهرم و او را شکر ** نام من اینست بر لوح از قدر