English    Türkçe    فارسی   

4
134-143

  • می‌کند یک باد را زهر سموم ** مر صبا را می‌کند خرم‌قدوم
  • باد دم را بر تو بنهاد او اساس ** تا کنی هر باد را بر وی قیاس 135
  • دم نمی‌گردد سخن بی‌لطف و قهر ** بر گروهی شهد و بر قومیست زهر
  • مروحه جنبان پی انعام کس ** وز برای قهر هر پشه و مگس
  • مروحه‌ی تقدیر ربانی چرا ** پر نباشد ز امتحان و ابتلا
  • چونک جزو باد دم یا مروحه ** نیست الا مفسده یا مصلحه
  • این شمال و این صبا و این دبور ** کی بود از لطف و از انعام دور 140
  • یک کف گندم ز انباری ببین ** فهم کن کان جمله باشد همچنین
  • کل باد از برج باد آسمان ** کی جهد بی مروحه‌ی آن بادران
  • بر سر خرمن به وقت انتقاد ** نه که فلاحان ز حق جویند باد