English    Türkçe    فارسی   

4
1484-1493

  • ای دریغا وقت خرمنگاه شد ** لیک روز از بخت ما بیگاه شد
  • وقت تنگست و فراخی این کلام ** تنگ می‌آید برو عمر دوام 1485
  • نیزه‌بازی اندرین کوه‌های تنگ ** نیزه‌بازان را همی آرد به تنگ
  • وقت تنگ و خاطر و فهم عوام ** تنگ‌تر صد ره ز وقت است ای غلام
  • چون جواب احمق آمد خامشی ** این درازی در سخن چون می‌کشی
  • از کمال رحمت و موج کرم ** می‌دهد هر شوره را باران و نم
  • در بیان آنک ترک الجواب جواب مقرر این سخن کی جواب الاحمق سکوت شرح این هر دو درین قصه است کی گفته می‌آید
  • بود شاهی بود او را بنده‌ای ** مرده عقلی بود و شهوت‌زنده‌ای 1490
  • خرده‌های خدمتش بگذاشتی ** بد سگالیدی نکو پنداشتی
  • گفت شاهنشه جرااش کم کنید ** ور بجنگد نامش از خط بر زنید
  • عقل او کم بود و حرص او فزون ** چون جرا کم دید شد تند و حرون