English    Türkçe    فارسی   

4
1518-1527

  • این همه علم بنای آخرست ** که عماد بود گاو و اشترست
  • بهر استبقای حیوان چند روز ** نام آن کردند این گیجان رموز
  • علم راه حق و علم منزلش ** صاحب دل داند آن را با دلش 1520
  • پس درین ترکیب حیوان لطیف ** آفرید و کرد با دانش الیف
  • نام کالانعام کرد آن قوم را ** زانک نسبت کو بیقظه نوم را
  • روح حیوانی ندارد غیر نوم ** حسهای منعکس دارند قوم
  • یقظه آمد نوم حیوانی نماند ** انعکاس حس خود از لوح خواند
  • هم‌چو حس آنک خواب او را ربود ** چون شد او بیدار عکسیت نمود 1525
  • لاجرم اسفل بود از سافلین ** ترک او کن لا احب الافلین
  • در تفسیر این آیت کی و اما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا و قوله یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا
  • زانک استعداد تبدیل و نبرد ** بودش از پستی و آن را فوت کرد