English    Türkçe    فارسی   

4
1815-1824

  • هر دمی یعقوب‌وار از یوسفی ** می‌رسد اندر مشام تو شفا 1815
  • قطره‌ای بر ریز بر ما زان سبو ** شمه‌ای زان گلستان با ما بگو
  • خو نداریم ای جمال مهتری ** که لب ما خشک و تو تنها خوری
  • ای فلک‌پیمای چست چست‌خیز ** زانچ خوردی جرعه‌ای بر ما بریز
  • میر مجلس نیست در دوران دگر ** جز تو ای شه در حریفان در نگر
  • کی توان نوشید این می زیردست ** می یقین مر مرد را رسواگرست 1820
  • بوی را پوشیده و مکنون کند ** چشم مست خویشتن را چون کند
  • خود نه آن بویست این که اندر جهان ** صد هزاران پرده‌اش دارد نهان
  • پر شد از تیزی او صحرا و دشت ** دشت چه کز نه فلک هم در گذشت
  • این سر خم را به کهگل در مگیر ** کین برهنه نیست خود پوشش‌پذیر