English    Türkçe    فارسی   

4
1829-1838

  • از اویس و از قرن بوی عجب ** مر نبی را مست کرد و پر طرب
  • چون اویس از خویش فانی گشته بود ** آن زمینی آسمانی گشته بود 1830
  • آن هلیله‌ی پروریده در شکر ** چاشنی تلخیش نبود دگر
  • آن هلیله‌ی رسته از ما و منی ** نقش دارد از هلیله طعم نی
  • این سخن پایان ندارد باز گرد ** تا چه گفت از وحی غیب آن شیرمرد
  • قول رسول صلی الله علیه و سلم انی لاجد نفس الرحمن من قبل الیمن
  • گفت زین سو بوی یاری می‌رسد ** کاندرین ده شهریاری می‌رسد
  • بعد چندین سال می‌زاید شهی ** می‌زند بر آسمانها خرگهی 1835
  • رویش از گلزار حق گلگون بود ** از من او اندر مقام افزون بود
  • چیست نامش گفت نامش بوالحسن ** حلیه‌اش وا گفت ز ابرو و ذقن
  • قد او و رنگ او و شکل او ** یک به یک واگفت از گیسو و رو