English    Türkçe    فارسی   

4
1892-1901

  • کای عجب چونم نداد آن شه جواب ** با خیانت کرد رقعه‌بر ز تاب
  • رقعه پنهان کرد و ننمود آن به شاه ** کو منافق بود و آبی زیر کاه
  • رقعه‌ی دیگر نویسم ز آزمون ** دیگری جویم رسول ذو فنون
  • بر امیر و مطبخی و نامه‌بر ** عیب بنهاده ز جهل آن بی‌خبر 1895
  • هیچ گرد خود نمی‌گردد که من ** کژروی کردم چو اندر دین شمن
  • کژ وزیدن باد بر سلیمان علیه‌السلام به سبب زلت او
  • باد بر تخت سلیمان رفت کژ ** پس سلیمان گفت بادا کژ مغژ
  • باد هم گفت ای سیلمان کژ مرو ** ور روی کژ از کژم خشمین مشو
  • این ترازو بهر این بنهاد حق ** تا رود انصاف ما را در سبق
  • از ترازو کم کنی من کم کنم ** تا تو با من روشنی من روشنم 1900
  • هم‌چنین تاج سلیمان میل کرد ** روز روشن را برو چون لیل کرد