English    Türkçe    فارسی   

4
2046-2055

  • بی‌مقرگاهی نباشد بی‌قرار ** بی‌خمار اشکن نباشد این خمار
  • گفت نه نه یا رسول الله مکن ** سرور لشکر مگر شیخ کهن
  • یا رسول الله جوان ار شیرزاد ** غیر مرد پیر سر لشکر مباد
  • هم تو گفتستی و گفت تو گوا ** پیر باید پیر باید پیشوا
  • یا رسول‌الله درین لشکر نگر ** هست چندین پیر و از وی پیشتر 2050
  • زین درخت آن برگ زردش را مبین ** سیبهای پخته‌ی او را بچین
  • برگهای زرد او خود کی تهیست ** این نشان پختگی و کاملیست
  • برگ زرد ریش و آن موی سپید ** بهر عقل پخته می‌آرد نوید
  • برگهای نو رسیده‌ی سبزفام ** شد نشان آنک آن میوه‌ست خام
  • برگ بی‌برگی نشان عارفیست ** زردی زر سرخ رویی صارفیست 2055