English    Türkçe    فارسی   

4
2158-2167

  • لیک اغلب چون بدند و ناپسند ** بر همه می را محرم کرده‌اند
  • بیان رسول علیه السلام سبب تفضیل و اختیار کردن او آن هذیلی را به امیری و سرلشکری بر پیران و کاردیدگان
  • حکم اغلب راست چون غالب بدند ** تیغ را از دست ره‌زن بستدند
  • گفت پیغامبر کای ظاهرنگر ** تو مبین او را جوان و بی‌هنر 2160
  • ای بسا ریش سیاه و مردت پیر ** ای بسا ریش سپید و دل چو قیر
  • عقل او را آزمودم بارها ** کرد پیری آن جوان در کارها
  • پیر پیر عقل باشد ای پسر ** نه سپیدی موی اندر ریش و سر
  • از بلیس او پیرتر خود کی بود ** چونک عقلش نیست او لاشی بود
  • طفل گیرش چون بود عیسی نفس ** پاک باشد از غرور و از هوس 2165
  • آن سپیدی مو دلیل پختگیست ** پیش چشم بسته کش کوته‌تگیست
  • آن مقلد چون نداند جز دلیل ** در علامت جوید او دایم سبیل