English    Türkçe    فارسی   

4
2439-2448

  • دیوخانه کرده بودی سینه را ** قبله‌ای سازیده بودی کینه را
  • شاخ تیزت بس جگرها را که خست ** نک عصاام شاخ شوخت را شکست 2440
  • حمله بردن این جهانیان بر آن جهانیان و تاختن بردن تا سینور ذر و نسل کی سر حد غیب است و غفلت ایشان از کمین کی چون غازی به غزا نرود کافر تاختن آورد
  • حمله بردند اسپه جسمانیان ** جانب قلعه و دز روحانیان
  • تا فرو گیرند بر دربند غیب ** تا کسی ناید از آن سو پاک‌جیب
  • غازیان حمله‌ی غزا چون کم برند ** کافران برعکس حمله آورند
  • غازیان غیب چون از حلم خویش ** حمله ناوردند بر تو زشت‌کیش
  • حمله بردی سوی دربندان غیب ** تا نیایند این طرف مردان غیب 2445
  • چنگ در صلب و رحمها در زدی ** تا که شارع را بگیری از بدی
  • چون بگیری شه‌رهی که ذوالجلال ** بر گشادست از برای انتسال
  • سد شدی دربندها را ای لجوج ** کوری تو کرد سرهنگی خروج