English    Türkçe    فارسی   

4
2444-2453

  • غازیان غیب چون از حلم خویش ** حمله ناوردند بر تو زشت‌کیش
  • حمله بردی سوی دربندان غیب ** تا نیایند این طرف مردان غیب 2445
  • چنگ در صلب و رحمها در زدی ** تا که شارع را بگیری از بدی
  • چون بگیری شه‌رهی که ذوالجلال ** بر گشادست از برای انتسال
  • سد شدی دربندها را ای لجوج ** کوری تو کرد سرهنگی خروج
  • نک منم سرهنگ هنگت بشکنم ** نک به نامش نام و ننگت بشکنم
  • تو هلا در بندها را سخت بند ** چندگاهی بر سبال خود بخند 2450
  • سبلتت را بر کند یک یک قدر ** تا بدانی کالقدر یعمی الحذر
  • سبلت تو تیزتر یا آن عاد ** که همی لرزید از دمشان بلاد
  • تو ستیزه‌روتری یا آن ثمود ** که نیامد مثل ایشان در وجود