English    Türkçe    فارسی   

4
25-34

  • لیک بر قلاب مبغوضست و سخت ** زانک ازو شد کاسد او را نقد و رخت 25
  • پس عدو جان صرافست قلب ** دشمن درویش کی بود غیر کلب
  • انبیا با دشمنان بر می‌تنند ** پس ملایک رب سلم می‌زنند
  • کین چراغی را که هست او نور کار ** از پف و دمهای دزدان دور دار
  • دزد و قلابست خصم نور بس ** زین دو ای فریادرس فریاد رس
  • روشنی بر دفتر چارم بریز ** کفتاب از چرخ چارم کرد خیز 30
  • هین ز چارم نور ده خورشیدوار ** تا بتابد بر بلاد و بر دیار
  • هر کش افسانه بخواند افسانه است ** وآنک دیدش نقد خود مردانه است
  • آب نیلست و به قبطی خون نمود ** قوم موسی را نه خون بد آب بود
  • دشمن این حرف این دم در نظر ** شد ممثل سرنگون اندر سقر