English    Türkçe    فارسی   

4
2592-2601

  • دیگری آمد که بگذشت آن صفر ** گفت عکاشه ببرد از مژده بر
  • پس رجال از نقل عالم شادمان ** وز بقااش شادمان این کودکان
  • چونک آب خوش ندید آن مرغ کور ** پیش او کوثر نیامد آب شور
  • هم‌چنین موسی کرامت می‌شمرد ** که نگردد صاف اقبال تو درد 2595
  • گفت احسنت و نکو گفت ولیک ** تا کنم من مشورت با یار نیک
  • مشورت کردن فرعون با ایسیه در ایمان آوردن به موسی علیه‌السلام
  • باز گفت او این سخن با ایسیه ** گفت جان افشان برین ای دل‌سیه
  • بس عنایتهاست متن این مقال ** زود در یاب ای شه نیکو خصال
  • وقت کشت آمد زهی پر سود کشت ** این بگفت و گریه کرد و گرم گشت
  • بر جهید از جا و گفتا بخ لک ** آفتابی تاجر گشتت ای کلک 2600
  • عیب کل را خود بپوشاند کلاه ** خاصه چون باشد کله خورشید و ماه