English    Türkçe    فارسی   

4
2625-2634

  • هین که یک بازی فتادت بوالعجب ** هیچ طالب این نیابد در طلب 2625
  • گفت با هامان بگویم ای ستیر ** شاه را لازم بود رای وزیر
  • گفت با هامان مگو این راز را ** کور کمپیری چه داند باز را
  • قصه‌ی باز پادشاه و کمپیر زن
  • باز اسپیدی به کمپیری دهی ** او ببرد ناخنش بهر بهی
  • ناخنی که اصل کارست و شکار ** کور کمپیری ببرد کوروار
  • که کجا بودست مادر که ترا ** ناخنان زین سان درازست ای کیا 2630
  • ناخن و منقار و پرش را برید ** وقت مهر این می‌کند زال پلید
  • چونک تتماجش دهد او کم خورد ** خشم گیرد مهرها را بر درد
  • که چنین تتماج پختم بهر تو ** تو تکبر می‌نمایی و عتو
  • تو سزایی در همان رنج و بلا ** نعمت و اقبال کی سازد ترا