English    Türkçe    فارسی   

4
2890-2899

  • این نهادند بهر آن لعب نهان ** وان برای آن و آن بهر فلان 2890
  • هم‌چنین دیده جهات اندر جهات ** در پی هم تا رسی در برد و مات
  • اول از بهر دوم باشد چنان ** که شدن بر پایه‌های نردبان
  • و آن دوم بهر سوم می‌دان تمام ** تا رسی تو پایه پایه تا به بام
  • شهوت خوردن ز بهر آن منی ** آن منی از بهر نسل و روشنی
  • کندبینش می‌نبیند غیر این ** عقل او بی‌سیر چون نبت زمین 2895
  • نبت را چه خوانده چه ناخوانده ** هست پای او به گل در مانده
  • گر سرش جنبد پیر باد رو ** تو به سر جنبانیش غره مشو
  • آن سرش گوید سمعنا ای صبا ** پای او گوید عصینا خلنا
  • چون ندارد سیر می‌راند چون عام ** بر توکل می‌نهد چون کور گام