English    Türkçe    فارسی   

4
2955-2964

  • بازگونه رفت و بیزاری گرفت ** با چنین دلدار کین‌داری گرفت 2955
  • پس ملامت کرد او را مصلحی ** کیین جفا چون می‌کنی با ناصحی
  • جان تو بخرید آن دلدار خاص ** آن دم از گردن زدن کردت خلاص
  • گر بدی کردی نبایستی رمید ** خاصه نیکی کرد آن یار حمید
  • گفت بهر شاه مبذولست جان ** او چرا آید شفیع اندر میان
  • لی مع‌الله وقت بود آن دم مرا ** لا یسع فیه نبی مجتبی 2960
  • من نخواهم رحمتی جز زخم شاه ** من نخواهم غیر آن شه را پناه
  • غیر شه را بهر آن لا کرده‌ام ** که به سوی شه تولا کرده‌ام
  • گر ببرد او به قهر خود سرم ** شاه بخشد شصت جان دیگرم
  • کار من سربازی و بی‌خویشی است ** کار شاهنشاه من سربخشی است