English    Türkçe    فارسی   

4
3096-3105

  • آن یکی نسبت بدان حالت هلاک ** باز هم آن سوی دیگر امتساک
  • شادی تن سوی دنیاوی کمال ** سوی روز عاقبت نقص و زوال
  • خنده را در خواب هم تعبیر خوان ** گریه گوید با دریغ و اندهان
  • گریه را در خواب شادی و فرح ** هست در تعبیر ای صاحب مرح
  • شاه اندیشید کین غم خود گذشت ** لیک جان از جنس این بدظن گشت 3100
  • ور رسد خاری چنین اندر قدم ** که رود گل یادگاری بایدم
  • چون فنا را شد سبب بی‌منتهی ** پس کدامین راه را بندیم ما
  • صد دریچه و در سوی مرگ لدیغ ** می‌کند اندر گشادن ژیغ ژیغ
  • ژیغ‌ژیغ تلخ آن درهای مرگ ** نشنود گوش حریص از حرص برگ
  • از سوی تن دردها بانگ درست ** وز سوی خصمان جفا بانگ درست 3105