English    Türkçe    فارسی   

4
3099-3108

  • گریه را در خواب شادی و فرح ** هست در تعبیر ای صاحب مرح
  • شاه اندیشید کین غم خود گذشت ** لیک جان از جنس این بدظن گشت 3100
  • ور رسد خاری چنین اندر قدم ** که رود گل یادگاری بایدم
  • چون فنا را شد سبب بی‌منتهی ** پس کدامین راه را بندیم ما
  • صد دریچه و در سوی مرگ لدیغ ** می‌کند اندر گشادن ژیغ ژیغ
  • ژیغ‌ژیغ تلخ آن درهای مرگ ** نشنود گوش حریص از حرص برگ
  • از سوی تن دردها بانگ درست ** وز سوی خصمان جفا بانگ درست 3105
  • جان سر بر خوان دمی فهرست طب ** نار علتها نظر کن ملتهب
  • زان همه غرها درین خانه رهست ** هر دو گامی پر ز کزدمها چهست
  • باد تندست و چراغم ابتری ** زو بگیرانم چراغ دیگری