English    Türkçe    فارسی   

4
3361-3370

  • هم‌چو کنعان سوی هر کوهی مرو ** از نبی لا عاصم الیوم شنو
  • می‌نماید پست این کشتی ز بند ** می‌نماید کوه فکرت بس بلند
  • پست منگر هان و هان این پست را ** بنگر آن فضل حق پیوست را
  • در علو کوه فکرت کم نگر ** که یکی موجش کند زیر و زبر
  • گر تو کنعانی نداری باورم ** گر دو صد چندین نصیحت پرورم 3365
  • گوش کنعان کی پذیرد این کلام ** که برو مهر خدایست و ختام
  • کی گذارد موعظه بر مهر حق ** کی بگرداند حدث حکم سبق
  • لیک می‌گویم حدیث خوش‌پیی ** بر امید آنک تو کنعان نه‌ای
  • آخر این اقرار خواهی کرد هین ** هم ز اول روز آخر را ببین
  • می‌توانی دید آخر را مکن ** چشم آخربینت را کور کهن 3370