English    Türkçe    فارسی   

4
341-350

  • این سخن اشکسته می‌آید دلا ** کین سخن درست غیرت آسیا
  • در اگر چه خرد و اشکسته شود ** توتیای دیده‌ی خسته شود
  • ای در از اشکست خود بر سر مزن ** کز شکستن روشنی خواهی شدن
  • همچنین اشکسته بسته گفتنیست ** حق کند آخر درستش کو غنیست
  • گندم ار بشکست و از هم در سکست ** بر دکان آمد که نک نان درست 345
  • تو هم ای عاشق چو جرمت گشت فاش ** آب و روغن ترک کن اشکسته باش
  • آنک فرزندان خاص آدم‌اند ** نفحه‌ی انا ظلمنا می‌دمند
  • حاجت خود عرضه کن حجت مگو ** هم‌چو ابلیس لعین سخت‌رو
  • سخت‌رویی گر ورا شد عیب‌پوش ** در ستیز و سخت‌رویی رو بکوش
  • آن ابوجهل از پیمبر معجزی ** خواست هم‌چون کینه‌ور ترکی غزی 350