English    Türkçe    فارسی   

4
3419-3428

  • در عبادش راه کردی خویش را ** رفتی اندر خلد از راه خفا
  • اهدنا گفتی صراط مستقیم ** دست تو بگرفت و بردت تا نعیم 3420
  • نار بودی نور گشتی ای عزیز ** غوره بودی گشتی انگور و مویز
  • اختری بودی شدی تو آفتاب ** شاد باشد الله اعلم بالصواب
  • ای ضیاء الحق حسام‌الدین بگیر ** شهد خویش اندر فکن در حوض شیر
  • تا رهد آن شیر از تغییر طعم ** یابد از بحر مزه تکثیر طعم
  • متصل گردد بدان بحر الست ** چونک شد دریا ز هر تغییر رست 3425
  • منفذی یابد در آن بحر عسل ** آفتی را نبود اندر وی عمل
  • غره‌ای کن شیروار ای شیر حق ** تا رود آن غره بر هفتم طبق
  • چه خبر جان ملول سیر را ** کی شناسد موش غره‌ی شیر را