English    Türkçe    فارسی   

4
3424-3433

  • تا رهد آن شیر از تغییر طعم ** یابد از بحر مزه تکثیر طعم
  • متصل گردد بدان بحر الست ** چونک شد دریا ز هر تغییر رست 3425
  • منفذی یابد در آن بحر عسل ** آفتی را نبود اندر وی عمل
  • غره‌ای کن شیروار ای شیر حق ** تا رود آن غره بر هفتم طبق
  • چه خبر جان ملول سیر را ** کی شناسد موش غره‌ی شیر را
  • برنویس احولا خود با آب زر ** بهر هر دریادلی نیکوگهر
  • آب نیلست این حدیث جان‌فزا ** یا ربش در چشم قبطی خون نما 3430
  • لابه کردن قبطی سبطی را کی یک سبو بنیت خویش از نیل پر کن و بر لب من نه تا بخورم به حق دوستی و برادری کی سبو کی شما سبطیان بهر خود پر می‌کنید از نیل آب صاف است و سبوکی ما قبطیان پر می‌کنیم خون صاف است
  • من شنیدم که در آمد قبطیی ** از عطش اندر وثاق سبطیی
  • گفت هستم یار و خویشاوند تو ** گشته‌ام امروز حاجتمند تو
  • زانک موسی جادوی کرد و فسون ** تا که آب نیل ما را کرد خون