English    Türkçe    فارسی   

4
3509-3518

  • تو یکی شاخی بدی از نخل خلد ** چون گرفتم او مرا تا خلد برد
  • سیل بود آنک تنم را در ربود ** برد سیلم تا لب دریای جود 3510
  • من به بوی آب رفتم سوی سیل ** بحر دیدم در گرفتم کیل کیل
  • طاس آوردش که اکنون آب‌گیر ** گفت رو شد آبها پیشم حقیر
  • شربتی خوردم ز الله اشتری ** تا به محشر تشنگی ناید مرا
  • آنک جوی و چشمه‌ها را آب داد ** چشمه‌ای در اندرون من گشاد
  • این جگر که بود گرم و آب‌خوار ** گشت پیش همت او آب خوار 3515
  • کاف کافی آمد او بهر عباد ** صدق وعده‌ی کهیعص
  • کافیم بدهم ترا من جمله خیر ** بی‌سبب بی‌واسطه‌ی یاری غیر
  • کافیم بی‌نان ترا سیری دهم ** بی‌سپاه و لشکرت میری دهم