English    Türkçe    فارسی   

4
3554-3563

  • گفت زن نه نیست اینجا غیر من ** هین سرت برگشته شد هرزه متن
  • او مکرر کرد بر زن آن سخن ** گفت زن این هست از امرودبن 3555
  • از سر امرودبن من هم‌چنان ** کژ همی دیدم که تو ای قلتبان
  • هین فرود آ تا ببینی هیچ نیست ** این همه تخییل از امروبنیست
  • هزل تعلیمست آن را جد شنو ** تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
  • هر جدی هزلست پیش هازلان ** هزلها جدست پیش عاقلان
  • کاهلان امرودبن جویند لیک ** تا بدان امرودبن راهیست نیک 3560
  • نقل کن ز امرودبن که اکنون برو ** گشته‌ای تو خیره‌چشم و خیره‌رو
  • این منی و هستی اول بود ** که برو دیده کژ و احول بود
  • چون فرود آیی ازین امرودبن ** کژ نماند فکرت و چشم و سخن