English    Türkçe    فارسی   

4
3827-3836

  • بر فلک محمودی ای خورشید فاش ** بر زمین هم تا ابد محمود باش
  • تا زمینی با سمایی بلند ** یک‌دل و یک‌قبله و یک‌خو شوند
  • تفرقه برخیزد و شرک و دوی ** وحدتست اندر وجود معنوی
  • چون شناسد جان من جان ترا ** یاد آرند اتحاد ماجری 3830
  • موسی و هارون شوند اندر زمین ** مختلط خوش هم‌چو شیر و انگبین
  • چون شناسد اندک و منکر شود ** منکری‌اش پرده‌ی ساتر شود
  • پس شناسایی بگردانید رو ** خشم کرد آن مه ز ناشکری او
  • زین سبب جان نبی را جان بد ** ناشناسا گشت و پشت پای زد
  • این همه خواندی فرو خوان لم یکن ** تا بدانی لج این گبر کهن 3835
  • پیش از آنک نقش احمد فر نمود ** نعت او هر گبر را تعویذ بود